یکی از جاهای بسیار دردناک برای انسان ها، دوزخ است. در باب نار و دوزخ نکاتی تبیین شده است که انسان وحشت می کند.
سیدرضی، گرد آورنده کتاب شریف نهج البلاغه ، نکته بسیار عجیبی را راجع به جهنم بیان می فرمایند. ایشان می فرمایند: هر موقع آیات و روایات جهنم را مرور کردم، گرچه حقایقش بیش از آن است که انسان می خواند، اما نبود که بدنم نلرزد، حتی گاه به واسطه آن خواندن، مدهوش می شدم!
نه تنها ایشان، بلکه بسیاری از اولیاء الهی، بزرگان و اعاظم بیان کردهاند: وقتی خصوصیات جهنم و اهل نار را می خواندند و میشنیدند، طاقت نمی آوردند.
آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی فرمودند: من کمتر راجع به جهنم مطالعه دارم. س?ال کردند: چطور؟ فرمودند: این مطالب به قدری وحشتناک است که می ترسم مرور حالات جهنم، من را دچار وحشت کند!
عجیب است یک قسمی هستند که اهل جهنم از دست آن ها ناله می زنند. دیگران از آتش جهنم هراسناک هستند و آن ها که در آتش جهنم رفته اند، ضجه ها، ناله ها و فغان ها دارند.
در روایات بیان می شود: اگر کوچک ترین ضجه های اهل جهنم به گوش اهل تقوا در بهشت پروردگار عالم بخورد، مدهوش می شوند؛ یعنی به قدری ضجه های وحشتناکی در جهنم هست که با اینکه اهل جنت نمی بینند در جهنم چه خبر است، اما وقتی آنها را می شنوند، مدهوش می شوند!
عجیب است در روایات داریم، جهنم با این حال وحشتناکش، از یک قشر ناله می زند و ضجه می کند و آن اهل ریا هستند. حال بد ریاکاران عالم عامل می شود که هم جهنم و هم آنهایی که خود در جهنم هستند و ضجه میزنند، به واسطه این اهل ریا، ضجه مضاعفی داشته باشند.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بیان می فرمایند: «ان النار و اهلها یعجون من اهل الریاء»(1) به درستی که دوزخ و اهل دوزخ از اهل ریا ضجه می زنند و فریاد برمی آورند «یعجون» یعنی فریادی از عمق وجود؛ لذا «ان النار و اهلها یعجون» یعنی آتش و اهل آتش از عمق وجودشان ناله می زنند.
«فقیل یا رسول الله و کیف تعج النار» از حضرت س?ال شد: یا رسول الله! ناله و فریاد و فغان جهنم چگونه است؟ چطور آتش عذاب الهی، ضجه و فریاد می زند؟
به تعبیر دیگر، مگر اهل نار چه کرده اند که عامل برای فریاد و فغان جهنم می شوند؟
«قال من حر النار یعذبون بها»
نبی مکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: به خاطر حرارت بیش از حد عذاب اهل ریا، آتش جهنم داد میزند!
دیدید گاهی وزنه بردارها برای اینکه نفسی بگیرند، فریادی می زنند و فغانی سرمی دهند تا آن وزنه را بردارند. بعضی از بزرگان در این زمینه هم همان تمثیل را زدند و گفتند: مثلش، مثل کسی است که بخواهد وزنه سنگینی را بلند کند، نمی تواند، تلاش می کند و آخر فریادی می زند.
ظاهراً جهنم باید برای اهل ریا بیشترین حرارت و بیشترین قوت و قدرتش را خرج کند. لذا جهنم به صدا و فریاد درمی آید که باید در حرارت خودش، تولید مضاعف کند.
شقوق ریا تبیین شده است که یک مورد آن شهرت طلبی است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بیان فرمودند: «من قرأ القرآن یرید به السمع و التماس شیء لقی الله عز و جل یوم القیامه و وجهه مظلم لیس علیه لحم و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»(2) ؛این روایت یکی از حالات ریا را تبیین می کند حضرت فرمودند: هر کس برای شهرت طلبی و اینکه آوازه اش به گوش دیگران برسد و برای به دست آوردن چیزی (یعنی خدای ناکرده دین و قرآن به عنوان ممر درآمد او باشند)، قرآن بخواند، وقتی روز قیامت به دیدار پرودگار عالم می آید، صورتش گوشت ندارد (یعنی یک اسکلت خالی است).
پس دلیل این که جهنم از این اهل ریا ناله می زند، این است: چون وقتی عمل برای غیرخدا شد، ولو به صورت ظاهر، زیبا هم باشد، اثر وضعی آن در اهل حقیقت که جهنم اهل خودش را می شناسد این است که آن صدای خوش، دیگر خوش نیست و برای همین است که جهنم هم به صدا درمی آید.
در باب حشر انسان ها در قیامت، حالات مختلفی وجود دارد. یکی به چهره خود انسان می آید؛ یعنی معلوم است او انسان طاهر، پاک و الهی بوده است. چهره یکی، چهره انسان است، اما دو شاخ در روی سر دارد که در روایات توضیح داده اند که چه خصلتی باعث شده اینطور شوند بعضی هم هستند که با اینکه چهره انسانی دارند اما پوزه شان، مثل پوزه سگ است اولیاء خدا روایات و مطالبی را برای ما تشریح کردند و اوصافی را در این باره گفتند که وحشتناک است! یکی هم همین است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: بدن ریاکار گوشت دارد، حرکت می کند اما صورتش گوشت ندارد؛ یعنی استخوان خالص و اسکلت است!
حضرت در ادامه می فرمایند: «و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»، همین طور که این شخص ریاکار دارد می آید، قرآن کریم مدام پس گردن او می زند؛ چون قرآن را با صدای خوش ولی برای ریا خواند که به دیگران بگوید: ببینید من هم هستم! انسان باید خیلی مواظب باشد.
آن قدر قرآن پس گردنش می زند تا اینکه در آتش جهنم داخل شود به نظر بعضی از بزرگان و اولیاء خدا، اولین ضجه ای که زده می شود، همین جاست که جهنم ناله می زند!
آیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفی الهی، نکته بسیار عالی را بیان فرمودند. ایشان فرمودند: موقعی که خدا می خواهد اولیائش را امتحان کند، گاهی آنها را به شهرت مبتلا می کند. لذا دردناکترین لحظه برای اولیاء خدا همان لحظه شهرت است.
آنها به قدری مخفی بودن و عشق بازی با پروردگار عالم را دوست دارند که می خواهند تمام اعمالشان بین خودشان و خدای خودشان باشد، طوری که هیچ احدی از حال آنها باخبر نباشد؛ یعنی یک عشق بازی حقیقی بین خودشان و پروردگارشان دارند. لذا آن لحظه ای که مشهور می گردند، چنان ناله و فغان می کنند ولو ابتلا و امتحان الهی است که از هیچ چیز دیگر ناله و فغان نمی کنند؛ چون می ترسند یک موقعی همان شهرت عامل برای ریا شود!
روایت دیگری راجع به حالات اهل ریا در دوزخ بیان می کنند که انسان به شدت وحشت می کند. پیامبر عظیم الشان (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: «انه یأمر الله عز و جل بر جال الی النار فیقول لمالک قل للنار لا تحرقی لهم أقداماً فقد کانوا یمشون الی المساجد و لاتحرقی لهم أیدیاً فقد کانوا یرفعونها الی بالدعاء فیقول مالک یا أشقیاء فما کان حالکم فیقولون کنا نعمل لغیر الله فقیل لنا خدوا ثوابکم ممن عملتم له»(3)
می فرمایند: وقتی افرادی را به آتش می افکنند، امر پروردگار به مالک دوزخ این است که به این آتش بگو: پاهای اینها را نسوزاند؛ چون با این پاها به مسجد می رفتند، دست هایشان را هم نسوزاند، چون اینها دست هایشان را به سوی من برای دعا بالا می بردند، زبان آنها را هم نسوزاند چون با آن قرآن را بسیار تلاوت می کردند.
مدام اینها را می گوید، نهایتاً آتش تعجب می کند که خدایا! این را آوردی اما می گویی پایشان را نسوزانم، دستشان را نسوزانم و…!
لذا نوع سوختن آن ها متفاوت است. صاحب جهنم به آن خطاب می کند: ای اشقیاء! چه کردید؟ شما چه حالی داشتید؟ چرا ذوالجلال و الاکرام این طور امر می کند که پاهای شما را نسوزانم، دستانتان را نسوزانم، زبانتان را نسوزانم و…؟! این چه حالی است؟!
می گویند: «کنا نعمل لغیر الله» ما عمل کردیم برای غیر خدا. «فقیل لنا خذوا ثوابکم ممن عملتم له» پس به ما گفته شد: ثوابتان را از آن کسی بگیرید که برایش عمل کردید!
پس آنها را به دردناکترین عذاب، عذاب می کنند. عذاب آنها از طریق مقعد است. آنها به عذابی دچار می شوند که ناله و فغان بسیاری می زنند، بعد سالم می شوند اما مجدد به عذاب دچار می شوند و چنان فریادی می زنند که بیان کردند اهل جهنم از حال اینها به صدا درمی آیند. یعنی با این که خود آنها هم دارند عذاب می شوند اما از فریاد این ها به فریاد در میآیند. این چه فریادی است؟!